جدول جو
جدول جو

معنی شادمان گردیدن - جستجوی لغت در جدول جو

شادمان گردیدن
(خَ دَ دَ)
شادمان شدن. رجوع به شادمان شدن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ فُ دَ)
شادمانه شدن. شاد شدن: تا چون خاندانها بحمداﷲ که یکی است در یگانگی و الفت مؤکدتر شود و دوستان ما و مصلحان بدان شادمانه گردند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 210)
لغت نامه دهخدا
(خَ دِ بَ تَ)
شاد گردانیدن. شاد کردن. خوشحال کردن: و از خاصیتهای زر یکی آن است که دیدار وی چشم را روشن کند و دل را شادمان گرداند. (نوروزنامه)
لغت نامه دهخدا